نگارنگار، تا این لحظه: 20 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره

نگار تمام زندگی من

یلدای ما

ما هرسال شب یلدا خونه مامان جون جمع میشیم اما یلدای امسال چون مامان جون اینا مسافرت بودند خونه عمو محمد برگزار شد عصر خاله ریحانه زنگ زد گفت که شب بریم پیش اونا ما هم خوراکیهایی رو که برای شب تهیه کرده بودیمو ورداشتیمو رفتیم اونجا خاله ریحانه هم برای شام جوجه کباب درست کرده بود که خیلی جسبید جای همتون خالی دایی محمود هم که تهران بود اومد اونجا منم حسابی با علی بازی کردم خلاصه خیلی بهمون خوش گذشت اینم عکس خوراکیهامون ژله انار باقلوا کوکیز فرانسوی کوکیزهای چوبی ...
3 دی 1390

بباررررررررررررر

آسمان شهرم ببار... همه جا بوی دود می آید ببار... بزن باران و شادی بخش جان را بباران شوق و شیرین کن زمان را بزن باران که بیصبرند یاران نمان خاموش و گریان شو بباران بزن باران بشوی آلودگی را ز دامان بلند روزگاران بزن باران... ...
3 دی 1390

روزهای غم

چه کوتاه است فاصله ظهر غدیر تا ظهر عاشورا روز بالا رفتن دست علی توسط پیامبر تا بالا رفتن سر حسین (ع) برسر نیزه . ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان تسلیت باد . ...
3 دی 1390